مفهوم نقدینگی، آثار آن بر اقتصاد مسکن مهر
در نگاه اول، افزایش نقدینگی در اقتصاد میتواند نویدبخش رونق، افزایش فعالیتهای تولیدی و بهبود قدرت خرید مردم باشد. اما در کشوری مانند ایران، که ساختارهای اقتصادی با چالشهای جدی مانند وابستگی به درآمد نفتی، ضعف در نظام مالیاتی و ناکارآمدی نظام بانکی مواجه است، رشد نقدینگی بیش از اندازه معمولاً به جای رونق، به تورم و بیثباتی اقتصادی میانجامد. در این میان، پروژههای عظیم عمرانی مانند مسکن مهر پرند که برای اقشار کمدرآمد طراحی شدهاند، از جمله مهمترین قربانیان این وضعیت هستند. نقدینگی در علم اقتصاد به مجموعه پول در گردش گفته میشود که شامل اسکناس، مسکوکات و سپردههای دیداری در سیستم بانکی است.
هر چقدر مردم و مؤسسات، پول بیشتری در اختیار داشته باشند، نقدینگی بیشتر میشود. در شرایطی که تولید کالا و خدمات با همین سرعت رشد نکند، تعادل به هم میخورد و افزایش تقاضا بدون عرضه کافی، به تورم دامن میزند. افزایش بیضابطه نقدینگی اغلب نتیجه سیاستهای مالی انبساطی، رشد پایه پولی از طریق استقراض دولت از بانک مرکزی، یا خلق پول توسط بانکهاست. در سالهای گذشته، رشد سالانه نقدینگی در ایران گاهی از مرز ۳۰ درصد نیز عبور کرده که بسیار بالاتر از میانگین جهانی است. پروژههای عمرانی، بهویژه پروژههای بلندمدت مانند مسکن مهر، در برابر تورم بسیار آسیبپذیرند.
مسکن مهر پرند در بنبست هزینهها
بودجه پروژههای بلندمدت مانند مسکن مهر معمولاً در ابتدای کار تعیین میشود و اگر با افزایش ناگهانی قیمت مصالح، دستمزدها و سایر هزینهها مواجه شوند، توان ادامه پروژه بهشدت کاهش پیدا میکند. این موضوع در پروژه مسکن مهر پرند، با تأخیرهای مکرر، افزایش هزینه تمامشده و نارضایتی مردم کاملاً مشهود است. در بسیاری از موارد، پیمانکاران قراردادهایی را با دولت بستهاند که پس از چند سال به دلیل افزایش هزینهها، دیگر صرفه اقتصادی نداشتهاند. همین موضوع باعث ترک پروژه، نیمهکاره ماندن ساختمانها، یا تحویل واحدها با کیفیت پایین شده است. شهر جدید پرند در استان تهران بهعنوان یکی از اصلیترین محلهای اجرای طرح مسکن مهر شناخته میشود.
در ابتدا این پروژه با وعده خانهدار کردن دهکهای پایین جامعه و کاهش شکاف طبقاتی آغاز شد. اما در عمل، بسیاری از واحدهای ساختهشده یا نیمهتمام، با مشکلات عدیدهای مواجه شدند. یکی از دلایل اصلی این ناکامی، افزایش شدید هزینه ساختوساز به دلیل رشد نقدینگی و تورم است. به عنوان مثال، قیمت مصالحی مانند سیمان، آهن و بتن طی ده سال اخیر چندین برابر شده است. در شرایطی که وامهای پرداختی به متقاضیان ثابت مانده یا بسیار آهسته رشد کرده، قدرت خرید مردم کاهش یافته و تکمیل پروژهها برای سازندگان نیز به صرفه نبوده است. یکی از پیامدهای مستقیم رشد نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید وامهاست.

کاهش ارزش واقعی وامهای مسکن
در ظاهر ممکن است وامهای پرداختی به متقاضیان مسکن مهر افزایش یافته باشد، اما در عمل، این مبالغ دیگر کفاف پرداخت هزینه ساخت یک واحد مسکونی را نمیدهند. بهعنوان نمونه، وام ۲۵ میلیون تومانی در سالهای ابتدایی اجرای طرح مسکن مهر، میتوانست بخش قابل توجهی از هزینه ساخت را پوشش دهد. اما امروز، حتی وامهای ۱۰۰ میلیون تومانی هم پاسخگوی هزینههای یک واحد متوسط در پرند نیستند. از طرفی، اقشار هدف مسکن مهر، عمدتاً فاقد توان مالی برای پرداخت سهم آورده یا دریافت وامهای سنگینتر هستند. در نتیجه، نه تنها پروژهها پیش نمیروند، بلکه بسیاری از مردم نیز از خانهدار شدن بازمیمانند.
افزایش نقدینگی در صورتی که به سمت بخش تولید هدایت شود، میتواند محرک رشد اقتصادی باشد. اما تجربه ایران نشان داده است که بیشتر این نقدینگی سر از بازارهای غیرمولد مانند طلا، ارز، خودرو و مسکن میدرآورد. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران تمایلی به ورود به پروژههای بلندمدت و با سود کم مانند مسکن مهر ندارند. در نتیجه، این پروژهها یا ناتمام میمانند یا با تاخیر و کیفیت پایین تحویل داده میشوند. در پرند نیز همین پدیده مشاهده میشود. حضور گسترده دلالان، نوسان قیمت زمین و ساختوساز بیرویه بدون برنامهریزی شهری، کیفیت زندگی را در این شهر کاهش داده است.
راهکارها و لزوم اصلاح سیاستهای اقتصادی برای نجات مسکن مهر
حل مشکلات پروژههای مسکن مهر پرند، تنها با افزایش بودجه یا بالا بردن سقف وام ممکن نیست. لازم است ابتدا سیاستهای کلان اقتصادی اصلاح شود تا رشد نقدینگی تحت کنترل درآید. دولت باید از ابزارهایی مانند سیاستهای مالیاتی هدفمند، اصلاح نظام بانکی، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، و هدایت منابع به سمت تولید و پروژههای ملی استفاده کند. از طرف دیگر، شفافیت در هزینهکرد منابع، نظارت دقیق بر عملکرد پیمانکاران و مشارکت واقعی مردم در تصمیمگیریها، میتواند به بهبود روند اجرای پروژهها کمک کند. همچنین، پرداخت یارانههای هوشمند به اقشار هدف بهجای تخصیص وامهای ناکارآمد، میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد.
افزایش بیرویه نقدینگی در اقتصاد ایران، نه تنها به رشد تولید و اشتغال منجر نشده، بلکه آثار منفی زیادی بر پروژههای ملی مانند مسکن مهر پرند گذاشته است. امروز شاهد آن هستیم که با وجود ساخت هزاران واحد مسکونی، بسیاری از آنها به بهرهبرداری نرسیدهاند یا با مشکلات ساختاری و زیرساختی مواجهاند. برای آنکه «خانهدار شدن» از رؤیا به واقعیت نزدیک شود، لازم است نقدینگی بهدرستی مدیریت، و پروژههای مسکن با نگاه بلندمدت، کارشناسیشده و مشارکتی اجرا شوند. در شرایط فعلی، بازنگری در شیوه تخصیص منابع و پرهیز از سیاستهای مقطعی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای حفظ کارایی پروژههای ملی محسوب میشود